دلنوشته هاي گل يخ

خُب خیال ماهم راحت شد:)

+1:باموفقیت به پایان رسید^^

+2:ازدست سنجش خلاص شدم:/

+3:مهربانِ مَن شکرِت♡

 

دلنوشته هاي گل يخ ...

186 | 21:11 وقتی که سه چهارسالم بودیه تصویر جزئی تو ذهنم دارم ازش تو عالم بچگی مثل یه فرشته بدون بال میموندو هنوزم هست، خُب راستش معلومه که منی که هم فرزندِ اول و نوه ی ارشدِش هستم رو حسابی لوس کرده:) به قول خودش که همیشه میگه تویه چیزِ دیگه ای برامون، اما خب برای من سه چهار ساله یه اسطوره بود همیشه تو عالم بچگیم اونو مثه یه کوه صبر و مقاومت و مهربونی و بخشندگی میدیم وواقعاهم هست... محال بود بی دلنوشته هاي گل يخ ...

184 | 1:34 فک میکنم آخرش فقط حسرت کارایی رو میخوری که نکردی، کتابایی که نخوندی، سفرایی که نرفتی، ارتباط با آدمایی که تجربه نکردی، فیلمایی که ندیدی، غذاهایی که نخوردی و.....:/ +1 : همه ی همه اش درسته:) زندگی خیلی آسونتر از این حرفاس... زندگی رو باید زندگی کرد و انرژی مثبت خیلی برای ما آدما مهمه:) +2 : و حس خوب بهم بدیم حالمون محشر میشه قطعا:))   N | & دلنوشته هاي گل يخ ...

دلنوشته هاي گل يخ ...